خدای مهربونم خودت حافظ پسر کوچولوم باش
سلام نازنین مادر
الان ساعت ١٢شب هست ودقایقی پیش شما خوابیدی .الان بااینکه خیلی خسته ام اما دلم نیومد این مطلب رو که ساعاتی پیش رخ داد ننویسم.
میدونی پسر خوشگل مامان هر روز که میگذره شیطونتر میشی هزار ماشاالله وکارهای خطرناک کردنت هم بمراتب بیشتر شده .با اینکه ٦دانگ حواسم به شماست وزمانیکه شما بیداری مامان اکثر کارهاش رو تعطیل میکنه وتمام وقتش رو با شما ومراقبت از شما میگذرونه اما اتفاق امروز باعث شده خیلی خیلی جدیترتررررررر از قبل حواسم بهت باشه.خیلییییییییییییییییییییییییی ....
عزیزکم ساعاتی پیش مامان وبابا مشغول تماشای تلویزیون بودند وشما هم کنارمون بودی وبا ماشین هات سرگرم بازی بودی .
طبق عادت همیشگیت سریع از بازی باماشین خسته شدی ورفتی سراغ کنترل تلویزیون وتعویض کانال ها.هرچی هم خواستیم حواس شازده پرت بشه ومنصرفت کنیم از دستکاری تلویزیون نشد که نشد ...
بدتر از اون رفتی سراغ سیم های سینما خانگی واونا رو میکشیدی.مامان هم وقتی دید داره رفتارت بدتر میشه شما رو به اتاق خودت وروی تختت منتقل کرد.
خودت دیگه میدونی کار خطا که بکنی باید دقایقی روی تختت توی اتاقت بمونی اصلا هم این تنبیه رو دوست نداری.ناگفته نمونه تنبیه کارسازی هم بوده برات خداروشکر.
اما با کمال تعجب اونشب کلی ذوق کردی که گذاشتمت رو ی تختت وخودت رو روی بالشت ولو کردی وعروسک قورباغه ایت رو که خیلی دوستش داری بغل کردی وروی تختت غلت میزدی ومیخندیدی.انگار نه انگار ......
وقتی دیدم اینطوری شد اتاق رو ترک کردم تا دقایقی باخودت بازی کنی اما کاملا حواسم بهت بود وهر چند دقیقه از دور بهت سرکی میکشیدم.که سری آخر هنوز چند ثانیه ای نبود ازاتاقت دور شده بودم که صدایی منو بخودش جلب کرد وبابایی زودتر از من رفت سمت اتاقت وبا تعجب مامان رو صدا زد.اومدم اتاقت واز تعجب میخکوب شدم.
پسر شیطون مامان رفته بود بالای تخت در قسمت تعویض کودک وبلند بلند به حیرانی من وبابا میخندید.دویدم بغلت کردم در حالیکه خیلی ترسیده بودم خدا بهمون رحم کرد اگه دیر میومدیم امکان.......
خدایا خودت نگهدار تمام کوچولوها باش.
عزیزک مادر مگه تو نمیدونی عمرو جون مامانی ...اگه خدای ناکرده یه تار از موهات کم بشه من میمیرم .خواهش میکنم مراقب خودت باش وکارهای خطرناک نکن.خواهش میکنم گلم...
عاملی که باعث شده بود بتونی این کار رو بکنی بالش های حفاط تختت بود که اومده بودی روی اونها وکمکت شده بود تا بتونی خودت رو بکشی بالا.بلافاصله اونها رو از تختت جدا کردیم تا دیگه این مشکل پیش نیاد.
اینم عکساش:(البته یکبار دیگه در حضور مامان وبابا تکرار کردی وعکس گرفته شد)
خدایا حافظ دردانه ام باش که اورا به دستان توانایت میسپارم ای قادر بی همتا.آمین.