شاهزاده آرین میرزاییشاهزاده آرین میرزایی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

بقچه عشق

خرید ماشین کوچولوی جدید برای شاهزاده کوچولو

1392/5/13 9:26
620 بازدید
اشتراک گذاری

        سلام نازدونه پسر دردونه عسل

حدود یکماهی میشه که سه چرخه شما رو از خونه مامان ایران آوردیم خونمون تا باهاش بازی کنی.فکر میکردم الان دیگه مناسب شده تا گلپسرم بتونه ازش استفاده کنه.در واقع خیلی هم ازش استقبال کردی .حتی زمانیکه میریم پارک هم اونو با خودمون میبریم وشما سوار میشی وبا مامان هم که میری پیاده روی باخودمون میبریمش اما هنوز پاهات به پدال بخوبی نمیرسه متاسفانه.....

                               

فکر کنم تا 2سالگی زمان ببره تا بخوبی بتونی روش بشینی وپدال بزنی....

            

این مقدمه ای بود تا برات از خرید جدید یه ماشین کوچولو بگم.

یه روز که برای خرید ماشین پلیس وآمبولانس رفته بودیم فروشگاه اسباب بازی (قبل از واکسن 18ماهگی)این ماشین کوچولو مذکور هم اونجا چشمک میزد وگلپسر هم سریع پرید روش وسوارش شد.دیدیم پاهات رو روی زمین میذاری وهی ماشین رو هل میدی به جلو وعقب...باخودم فکر کردم خوب سه چرخه که الان برات زوده پس این وسیله خیلی برای تقویت عضلات پات مفیده وخودت هم که خیلی ازش خوشت اومده بود این بود که اونو برات خریدیم...

البته بابایی معتقد بود این وسیله دیگه برای سن شما نیست وباید زودتر برات میگرفتیم اما در این مورد برخلاف همیشه مامان کاملا نطرش با بابا جون متفاوت بودوهنوزم از خریدنش پشیمون نیستم هرچند بشدت روز اول در فروشگاه دیگه ازش استقبال نمیکنی اما حداقل نیم ساعتی که روزانه روش میشینی وهلش میدی برای تقویت عضلات پات وآماده شدنش برای رکاب زدن در آینده مفیده چه بسا که مطمئنم بزودی بیشتر هم مشتاق خواهی شد.

خسته که بشی طبق عادت همیشگیت خودت هلش میدی واین در مورد ماشین جدید هم صدق میکنه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

فرزانه مامان آرین مهر
14 مرداد 92 7:59
مبارکت باشه گل پسر چقدر قشنگند
فرزانه جون عکس لیموهای خونمون را دیدی چقدر زیادند؟


ممنون خاله جون.
آره فرزانه جون دیدم. اما الان هرچی کامنت گذاشتم نیومدببین اینو برات گذاشتم
دستت درد نکنه فرزانه جون.مثل همیشه یک مامان هنرمند وخودکفا.
خداییش خیلی زحمت داره.خدا قوت مامان زرنگ.راستی منم دلم لیمو خواست یعنی درخت لیمو تو حیاط خونمون.وای عاشق عطر لیمو ام من.
حالا باز فردا میام وبت وهمین رو منتقل میکنم اونجا اگه بشه

فرزانه مامان آرین مهر
16 مرداد 92 9:04
نه عزیزم زحمت نکش .توی حیاط خونه قبلی که پرتقالم داشتیم نه بابا زرنگ چیه کاش زرنگ بودم شما به من لطف دارین.شهرکمون اینقدر درخت نارنج داره که میتونی کلی بچینی ولی خوب اب گرفتنش سخته


وای خوش بحالتون فرزانه جون .میشه بهار نارنج هم از درخت گرفت ؟درست میگم؟
فرزانه مامان آرین مهر
17 مرداد 92 1:32
اره کلی شکوفه میدند وعطرشون همه جا میپیچه ولی من نمیدونم چجوری باید استفادشون کنم



وای نگو فرزانه جون من عاشق شکوفه های بهار نارنجم.اونم نارنج جنوب.باید شکوفه هاش رو بچینی وخشک کنی بعد اونو داخل شیشه در بسته نگهداری کنی وهربار دوست داری مقداری از شکوفه رو داخل چای دم کنی.برای آرامش خیلی مفیده.عطرش هم که دیگه چای رو فوق العاده میکنه.


پیشنهاد میدم حتما امتحان کنی.دیگه از چای خوردن سیر نمیشی.مخصوصا الان که ما به آرامش هم نیاز داریم البته زیاده روی در خوردنش هم نباید بشه هراز گاهی














فرزانه جونم شرمنده اشتباه شد اضلاح میکنم که نباید شکوفه رو بچینی باید خودش از درخت بیفته وشما جمع آوری کنی.میتونی برای راحتی پارچه زیر درخت بندازی.بوس
راستی من هنوزهم نمیتونم نطر بذارم وبت.نمیدونم فقط مشکل منه ؟اطلا کد امنیتی نمیاد نمیدونم چرا؟


دایی محمد
20 مرداد 92 14:41
مباررررررررررررررررک
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بقچه عشق می باشد