شاهزاده آرین میرزاییشاهزاده آرین میرزایی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

بقچه عشق

شب های قدر و آرین شیرین مامان

       الغوث الغوث خلصنا من النار یارب تقدیری سراسر خیر..برکت..خرسندی..سلامت..خوشبختی وسعادت دنیا وآخرت را از ایزد منان برای خانواده ام وتمام عزیزانم خواهانم.              درگذر ازیک راه با همه پیچ وخمش... باهمه بیش وکمش... به افق مینگرم... به نوید گذر از پوچی ها... به صدایی که مرا می خواند... گرچه دور است ولی... من خدا را دارم...من خدا را دارم...                      ...
25 مرداد 1392

مهدساحلی نمک آبرود

سلام بروی ماه دوستداشتنی ترین پسر دنیا این مطلب رو باید متعاقب پست های مربوط به سفر شمال مینوشتم.دلیل خاصی هم برای جدا نوشتنش ندارم یعنی توجه خاصی به این عنوان پست ندارم که جدا نوشتمش فقط چون حجم مطالب وعکس ها ی پست دریا زیاد بود ترجیحا این قسمت رو جدا کردم .از طرفی هم از ادامه مطلب در پست هام تا بحال استفاده نکرده ام دیگه در این پست هم اونو استفاده نکردم.از این طرف هم تازه پست دریا رو که خیلی وقته در قسمت چرکنویس گذاشته بودم آپ کردم ویک دفعه هم تصمیم گرفتم به جداکردن این قسمت از پست دریاکه متاسفانه از پست دریا هم دور شد یعنی متعاقب هم نیستند.وایییی چقدر توصیح دادم فکر کنم اگه پست دریا طولانی میشد خیلی بهتر از این بوداهاااااا؟! ...
20 مرداد 1392

آرین خان خرید کرده تا مجهز بره دریاااااا

         سلام شاهزاده کوچولوی من جونم برات بگه که باباجون در نظر داشت  فرصتی پیدا کنه هر طور شده  شما رو این تابستون ببره شمال.شما 2بار دیگه هم رفتی اما به استان گیلان ودر فصل بهار وپاییز.اینبار بابایی دلش میخواست یه سفر گل پسر رو به سواحل استان مازندران ببره.                           سری قبل که رفتیم شما کوچولو بودی اما اینبار دیگه پسرم بزرگ شده راه میره واز همه مهمتر عاشق آب بازیه.کلا خیلی فرق کرده از همه لحاظ.   &nb...
18 مرداد 1392

خرید ماشین کوچولوی جدید برای شاهزاده کوچولو

        سلام نازدونه پسر دردونه عسل حدود یکماهی میشه که سه چرخه شما رو از خونه مامان ایران آوردیم خونمون تا باهاش بازی کنی.فکر میکردم الان دیگه مناسب شده تا گلپسرم بتونه ازش استفاده کنه.در واقع خیلی هم ازش استقبال کردی .حتی زمانیکه میریم پارک هم اونو با خودمون میبریم وشما سوار میشی وبا مامان هم که میری پیاده روی باخودمون میبریمش اما هنوز پاهات به پدال بخوبی نمیرسه متاسفانه.....                                 فکر کنم تا 2سالگی زمان ببر...
13 مرداد 1392

آقاآرین میره دریا آب باژی کنه

سلام به عزیزترینم... آقا آرین من ...گل همیشه بهارمن همونطور که در پست قبل برات گفتم مدتی بود در نظر داشتیم شرایط رو مهیا کنیم شما رو ببریم  دریای سواحل مازندران.واین نیز بالاخره میسر شدوطلسم شکسته شد... هرچند روزی که رفتیم خیلی یهویی شد وبابا بنا بر مصلحت وشرایط کاری تصمیم ناگهانی به رفتن در اونروز رو گرفت ویک روز هم بیشتر سفرمون طول نکشید اما سفر فوق العاده خوبی بود.سفری کوتاه  که  خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا به شما.نکته  مهم برای مامان  وبابا هم همین بود. البته لازمه اشاره کنم خیلی هم خدا بهمون رحم کرد وبخیر گذشت.چون نزدیک های چالوس که بودیم بعد از پارک جنگلی فین تکه ای سنگ بزرگ به زیر ل...
12 مرداد 1392

خدای مهربونم خودت حافظ پسر کوچولوم باش

         سلام نازنین مادر الان ساعت ١٢شب هست ودقایقی پیش شما خوابیدی .الان بااینکه خیلی خسته ام اما دلم نیومد این مطلب رو که ساعاتی پیش رخ داد ننویسم. میدونی پسر خوشگل مامان هر روز که میگذره شیطونتر میشی هزار ماشاالله وکارهای خطرناک کردنت هم بمراتب بیشتر شده .با اینکه ٦دانگ حواسم به شماست وزمانیکه شما بیداری مامان اکثر کارهاش رو تعطیل میکنه وتمام وقتش رو با شما ومراقبت از شما میگذرونه اما اتفاق امروز باعث شده خیلی خیلی جدیترتررررررر از قبل حواسم بهت باشه.خیلییییییییییییییییییییییییی .... عزیزکم ساعاتی پیش مامان وبابا مشغول تماشای تلویزیون بودند  وشما هم کنارمون بودی وبا ماشین هات س...
30 تير 1392

دنیای شیرین یکسال ونیمگی

     سلام آقا آرین شیرین من قربون خودت ودنیای شیرینت برم که روز بروز قربون خدا برم شیرینترم میشه که هیچ شیرینی ای تودنیا باهاش برابری نمیکنه گل گلکم... شیرینکم ...عسلکم......فدای اون زبون شیرینت بره مامان که کلمه هارو که ادا میکنه مامانی بیهوش میشه....واییییییییییییییییییییییییییی که خیلی شیرینییییییییییییییییییییییییی پسرررررررررررررررررررررررررررررر پسرم اینروزها معنی ومفهوم بازوبسته وبالا وپایین وعقب وجلو رو بخوبی میدونه.تازه عقب عقب که میره میگه عبب(فتحه روی ب اول)وبعد یهویی به سمت جلو میدوه ومیگه جئووووو ولباش رو به حالت ووووو غنچه میکنه که شهد وشکر ازش میبارههههههه.... وقتی از راپله...
29 تير 1392

واکسن 18ماهگی

       سلام برعشق وامیدم         آرین یکسال ونیمه              ماااااادرررررر برای واکسن ١٨ماهگیت یه پست جدا گذاشتم چون میدونم مامانای زیادی هول وهراس زدن این واکسن رو دارند درست مثل خودمن.دوست داشتم تجربه واکسن زدن شما رو بذارم تا مامانای دیگه هم استفاده کنند.                                       &nb...
27 تير 1392

ماه زودی از پشت ابر دربیااااااا

سلاااااااااام شیرینتر از عسلم هفته پیش بعداز ظهرجمعه  ٣١خرداد٩٢بود که باباعباس زنگ زد خونمون تا صدای تورو بشنوه وحالت رو بپرسه (طبق عادت همیشگی بابا عباس جون مهربون ) وبعداز احوال پرسی همیشگی  بصورت غیر منتطره ازمون خواست باهم بریم باغ ورده.از١٢فروردین گذشته دیگه فرصت نکرده بودیم بریم باغ.ماهم از خدا خواسته وبیشتر هم  بخاطر شما گل پسری تصمیم گرفتیم به دعوت بابا عباس پاسخ مثبت بدیم اونم با جون ودل. این دفعه ساک لوازم شما رو باخودمون نبردیم چون قرار شد ساعت ٥بریم وتا ٩برگردیم.(جز چند تا لوازم ضروری شما که توی کیف مامان جا دادم ).لباس پوشیدیم وآماده شدیم برای رفتن. فکر نمیکردم اینقدر از دیدن باغ بوجد بیای.آخ...
10 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بقچه عشق می باشد