حالا نوبت سیسمونی شد
بالاخره نوبتی هم باشه نوبت سیسمونیته.ماهی رو هر وقت ازآب بگیری تازست دیگه. مامان ایران سیسمونی پسر نازم رو روز جمعه 20آبان 90طی یه مراسم بسیار ساده اما باشکوه آورد.مامان جون وعمه جون وخاله نگین ومامان ایران وباباعباس حاضران در این مراسم بودندالبته بغیر از مامانی وبابایی که گل سرسبد بودنداااا قبل از همه بر خودم لازم میدونم دستان پر مهر مادر عزیزم مامان ایران نازنین رو غرق بوسه کنم که سایه پرمهر وآرامش دهنده این بانوی بزرگ ومهربون همیشه در زندگیم مشهودبوده است.مادر عزیزم دوستت دارم وچه کنم که زبانم قادرنیست آنگونه که باید از شماتشکر کنم . پسرم تمام وسایل سیسمونی تو رو حتی ازاستیکر ولوستر وفرش گرفته تاغیره که دراینجا &n...