مامان عاشقتم...دوست دارم...دورت بگردم
سلام عشقم
الهی دورت بگردم قند عسلم
عاشقتم شیرینم
اینروزا وقتی پسر دوساله ام دستای کوچولوش رو حلقه میکنه دور گردنم وبا یه دنیا عشق تو نگاهش بهم میگه: مامان عاشقتم..دوست ذارم..دورت بکردم...
واییییی ...چطوری حالم رو توصیف کنم با این کلمات محدودکه میشناسم...واقعا چجوری بگم....که چطور پر میزنم به اعماق آسمونهای عاشقی .....وسبک میشم تا بینهایت...
و وقتی محکم بغلش میکنم و غرق بوسش میکنم...میفهمم که من خوشبختترین زن زمینم...چون مادر یه پسر شیرین زبونم....خدایا شکرت بخاطر تمام این عاشقانه ها....
خدایا شکررررتتتتتتتت
اولین بار که این جمله رو ازت شنیدم اصلانتونستم جلوی اشک از سر شوقم رو که مثل ابر بهار میبارید بگیرم...وقتی انگشتای کوچولوی نازت رو تو چشام کردی ...که مثلا جلوی اشکام رو بگیری ...اصلا دردش رو حس نکردم... وقتی گفتی مامان گریه نکن..گریه کار بدیه...واز گریه من بغض کرده بودی...فقط نگات میکردم...
پسرکم...همه دنیای منی....جونمی...عمرمی ...فدای مهربونیات قندکم....
فقط میتونم بگم عاشقتممممم ...هر روز بیشتر از روز قبل....
همه زندگی مادر!!!!
الهی من دورت بگردم شب و روز ....الهی من فدای زبون شیرینت بشم...
الهی فدات بشم شیرینی غیر قابل توصیف تمام لحظات شیرین و تکرار ناپذیر زندگی...دردت بجونم..مهربونم...
بازم بگم؟؟؟
هر چی بگم بازم کمه...