حرف زشت آع آع!!!!

سلام عزیز دل مادر 

مدتی بود دو تا کلمه حرف ناپسند افتاده بود سر زبون پسرم....ومنم ناراحت بودم خیلی....آخه تو خونه کوپیک ما جز عشق و صفا و مهربونی و ادب در کلام چیزی نمیشه پیدا کرد...اینو همه اطرافیانمون بهمون میگن که در جای خودش داشتن این صفت ارزنده مایه مباهات برای من و بابایی هست ....از طرفی شما اینقدر کوچولویی که معنی حرفایی که میزنی نمیدونی...فقط طوطی وار به طرز شگفت آوری اونچه میشنوی  ضبط میکنی و تحویل میدی...اینکه یادگیری اون دو کلمه در فضای بیرون خونه بوده رو مطمئنم و از توضیح و چگونگیش در اینجا معذورم...

اما اشکال کار اینه که اولین بار که از دهنت خارج شد با استقبال زیاد اطرافیان روبرو شد...هنوز صدای خنده هاشون تو گوشمه....واین تشویقی بود برای ادامه و تکرار این الفاط...

شرمنده  پسرم دوست دارم تو وبلاگت از همچی بنویسم و بدونی در مسیر بزرگ شدن و بالیدنت از چه بحران ها در کنارخوشی ها گذر کردی....

با تمام ادب و احترامی که قایلم برای خوانندگان محترم و پسر نازنینم اما با پوزش از همگی برات مینویسم اون دو کلمه چی بوده ؟

یکی زهر مار ....و دومی بیشعورقبلش عذر خواهی کردم از همگی.

بعد از این قضیه سعی کردم هر طور شده راه حل پیدا کنم.میدونستم با تنبیه و تهدید و توجیه کاری از پیش نمیره...بایذ بی تفاوت بودم....این خیلی خوب جواب داد یعنی بی توجهی حین گفتن اون کلمه ...

اما گاهی وقتی سکوتمون رو میدیدی بیشتر لج میکردی انگار میخاستی هر طور شده  عکس العمل ما رو ببینی و مرتب تکرار میکردی ...چون اوایل اطرافیان خندیده بودند منتظر خنده ما هم بودی...

وچون گاهی میدیدی ناراحت و شرمنده میشیم وقتی در جمع های دیگه هستیم...اینبار در جاهایی میگفتی تا ما رو شرمنده کنی...عجب بچه های این زمونه باهوش و زرنگن بخدا...آدم میمونه گاه مواقع چیکار کنه؟در واقع تقصیری هم ندارند ...چون کوچکتر از اون هستند که قبح کارشون رو بفهمند...تنها برای پدر و مادر آزار دهنده است...

البته باید در این مواقع خیلی قاطع و در عین حال صبورو نرم برخورد کرد...

بعد مدتی دیدم که سکوت تا حدی فقط قضیه رو کنترل کرده...البته باید زمان هم میدادم...وصبر کردن و ادامه دادن سکوت و بی توجهی خودش قضیه رو حل میکرد...انشاالله

البته الان بعد از زدن حرف بد سکوتم رو که میبینی و میبینی تا مدتی باهات حرف نمیزنم..ناراحت میشی..میای بغلم میکنی ومیگی:مامان ببخش...حواسم نبود..دیگه حرف بد نمیزنم...باهام حرف بزن...

یاگاهی تو بازی کردن هات میبینم  میری سراغ قور قورت  ومیگی :بچه قور قور حرف زشت آع آع...باهات حرف نمیزنما...آفرین پسر خوب...

بیایید مراقب حرف هایمان باشیم:

گاه یک حرف ...

یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد و

گاه یک حرف 

یک عمر آدم را سرد میکند...