شاهزاده آرین میرزاییشاهزاده آرین میرزایی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

بقچه عشق

باغ ورده در یه روز پائیزی با هوای بهاری!

دیروز بامامان ایران ودایی محمد و خاله نگین وعمو حامد رفتیم باغ.به پسرم خیلی خوش گذشت. گردو ها رو ببین دست سنجاب کوچولو شما هم بفرمایین گردو برگ های سبز رو ببینید انگاری بهاره. واییی آتیش به این میگن!!!!!!!!!!   عمو حامد جونم دیگه عکس بسه.بریم آتیش ببینیم دیگه.   ...
8 مهر 1391

خاله فرانک وارشیا جون

حدود یک ماه پیش خاله فران مارو شام دعوت کرد خونشون.میدونی پسرگل مامان اززمانیکه تو تو شیکم مامان بودی تا اونروز ماخونه خاله نرفته بودیم.درحالیکه قبلنا خیلی رفت وامد داشتیم. علتش هم بارداری مامان بود که دکتربرام استراحت تجویز کرده بود.بعداز تولدت هم فقط عید دیدنی خونه خاله فرانک رفتیم.فکر کنم الان که این نوشته ها رو میخونی خودت عاشق خاله فران وارشیا جیگررررررهستی ولازم نیس من از خوبی هاشون واست بگم. اونشب کلی بهت خوش گذشت.با اسباب بازی های ارشیا جون بازی کردی.سرشام هم کلی سروصدا راه انداخته بودی که دست پخت خاله روبخوری.مامان مجبورشد کمی بهت ازشام بده بخوری.اما به کم قانع نبودی......... کلی سراین کارت وبازی با ارشیاطلا همه رو ...
7 مهر 1391

عکس های منتخب 9ماهگی

پدرررررررررررررررپسررررررررررررررررروقتی قراردارن برن ددر. مامانیییییییییی!!!!!داری عکس میگیری. آرین وقتی با خوابیدن مقابله میکندصورت خوشگلش اینطوری میشه. آرین و.....بازهم منتظر بابایی   آرین عاشق ماشین بازی و...آرین عاشق هلو خوردن ...
5 مهر 1391

تولد رادین جان

  بهمن1390سالگردتولد2سالگی رادین عزیزمون بود اون شب  تو تازه یک ماهه شده بودی قندعسل مامان.خیلی کوچولوبودی. واولین میهمانی بعد تولدت بود که تشریف میبردین شاهزاده من.شب سرد زمستونی بود وسوز سرما روکاملا میشد حس کرد  .وتمام نگرانی مامان این بودکوچولوی خوشگلش سرمانخوره خدای نکرده. اونشب برخلاف شبای گذشته که گریه میکردی (بخاطرکولیک)وبخودت میپیچیدی خداروشکرخیلی اذیت نشدی وکلی بهمون خوش گذشت چندتا عکس خوشگل هم عموصفا ازت گرفت که قرارشده ازش بگیرم اینجا بذارم.   ...
5 مهر 1391

روز مادر

روز مادر پارسال برایم بویی دیگری داشت....چراکه توهرروز ...نه....هرثانیه دروجودم رشد میکردی ومرا با بالندگی خود محکم و استوار لایق نام مادرمیکردی. بابایی مهربونت برام یه دست گل خوشگل آورده بودوروی کارت اون نوشته بودمامانی روزت مبارک ازطرف نی نی طلا. ...
5 مهر 1391

نوروز91

نوروز 91 نوروزی کاملا متفاوت با سالهای گذشته بود چراکه عسل طلای مامانی بعداز 11سال کنارمون بود.مامانی وبابایی خیلی خوشحال بودندوهنگام سال تحویل برای سلامتی وسعادت گل پسر دعا کردند. 2تا کتاب خوشگل به اسم های تاتی کوچولو تو خونه وهتی هیس هیس کادوهای مامان وبابا به توعزیزترین بود.البته یه آویز بالای تخت خوشگل هم بهشون اضافه کن.   مامان جون وآقاجون هم50تومن پول عیدی دادند ومامان ایران وباباعباس هم 100تومان عیدی بهت دادند.دایی محمد 2تا آلبوم خوشگل با عکس های کاکل زری رو بهت عیدی داد.دایی فرهادوبهاره جون  وخاله نگین وحامدجون هم پول کادو دادند...عموعلی وشبنم جون هم2دست لباس تابستونه خوشگل وعموصفا ونداجون هم یه بلوز پاییزه وشل...
5 مهر 1391

شنل مامانی وقتی کوچک بود

٤روز از روزهای اولین ماه پاییز میگذره.چند روزیه که هوا کمابیش خنک شده.امروز صبح لباس های گرم گل پسرم رو بررسی میکردم تا اگه کم وکسری داره بفکر خریدش باشم.   اولین لباسی که بین لباسات بچشمم خورد شنل پشمالو سفیدرنگی بود که مامانی بهش علاقه خاصی داشت.بخوبی یادمه که از مامان ایران خواسته بودم اونو با سیسمونیت بیاره.چون اون یادگار نی نی گولویی مامانی بودودوست دارم اونو حتی به بچه تو هم بدم شنل سلطنتییه دیگه ههههههههه.   سریع آوردمش بهت نشونش دادم وسریع پوشوندمت ببینم چه شکلی میشی.  مثه بره کوچولو یی خوردنی شده بودی اما خودت زیاد ازش استقبال نکردی ومیخواستی اونو از تنت درآرم انگاری با نگاهت میگفتی...
5 مهر 1391

اسباب بازی های موردعلاقه آقا آرین

پریشب بابایی زود اومدخونه تا با گل پسر بریم بیرون  و برات چندتا اسباب بازی جدید بخریم. یه دونه هزارپا عروسکی خوشگل ویه انگری برد موزیکال و4تاتوپ رنگی واست خریدیم. اولش خیلی استقبال کردی اما خوشحالیت تا برسیم خونه تموم شدو دیگه اونا رونمیخاستی. جدیدا اینطوری شدی به اسباب بازی های خودت واونایی که واست میخریم زیاد تمایل نشون نمیدی.شاید فقط همون 1ساعت اولش باهاشون سرگرم بشی اما بعدش دیگه اصلا نگاشون هم نمیکنی درعوض عاشق کنترل تلویزیون .....گوشی تلفن .....کیبوردکامپیوتر .....رادیوضبط ....وحتی سبد پلاستیکی آشپزخونه و.......هستی!!!!!!!!!!!!!!!!ما روبگو که باذوق زیاد وکلی هم هزینه واسه آقازاده اسباب بازی خریدیم چون فکر میکر...
4 مهر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بقچه عشق می باشد