خرسی میشکا
ماه پیش توهمین روزبودکه (12تیر)با بابایی رفتیم مرکز خریدپارسیان تا برای تو عزیزترین چند دست لباس تابستونی بخریم بعدازخرید لباس درحالیکه تو بغل بابایی بودی وکنجکاوانه مغازه ها رو تماشا میکردی رفتیم داخل مغازه اسباب بازی فروشی.اونجا حدود7تا8تا خرس عروسکیی کوچولو دررنگ های مختلف روی میزچیده شده بودکه توعسل طلای مامان خودت از میون خرس هایکیش رو باذوق برداشتی.هرچی خرسای دیگه روجلوت گرفتیم دیدیم انگارنه انگار چشمای قشنگت همون خرسی رو که خودت برداشته بودی روگرفته بود حتی حاضرنمیشدی اونو یه لحظه ازتو دستای کوچولوت رهاکنی.!قربونت بشم الهی.بابایی هم باذوق اون خرسی که اسمش رو بعدا میشکا گذاشتیم واست خریداینم عکس میشکا تو دستای عسل پسر اینم یه ...