پسرعزیزتر از جانم 11ماهه شد

سلام عزیزمامانی روزسه شنبه 14آذز 11ماهت کامل شد.یعنی 2روز پیش.

                           11 ماهگیت مبارک نفسم

ببخش مامانی کمی دیر شد ونتونستم همون روز 14وبلاگت رو آپ کنم.چون مامانی از13این ماه سرمای بدی خورده وزیاد حال وحوصله نداشتم .از این بگذریم بعداز ظهر روز 14تب شدیدت مامان ونگران کردکه البته عاقبتش خداروشکر به خیر منتهی شدولی در کل این اتفاقات ناخوشایند کلا مامانی رو بیحوصله کرده.الان هم ساعت5/11شب بود که شروع کردم بنوشتن وهمچنان دارم تاالان که نزدیک یک نیمه شبه مینویسم چون مرتب با گریه بیدار میشی.الهی بمیرم که اینقدر دندون درآوردنت اذیتت میکنه.آره از تب کردنت گفتم ترجیحا تو پست بعدی برات کامل توضیح میدم ماجرا از چی بوده فقط بگم خداروشکردندون بالاییت فردای 14آذرماه جوونه زد.مبارکت باشه عشقم.دلم حسابی گرفته چرا باید طفل معصومایی چون تو برای دندون دار شدن اینقدر اذیت بشن الهی دردات بخوره به من کوچولوی نازم وتو هرگز طعم دردو ناخوشی رو نبینی.الان سرم بشدت درد میکنه نمیتونم ادامه بدم نازنینم.انشاالله فردا بتونم برات بنویسم.