شاهزاده آرین میرزاییشاهزاده آرین میرزایی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

بقچه عشق

شاهزاده آرین در دریاچه خلیج فارس

1392/3/27 0:32
375 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به شاهزاده باهوش خودم آرین خان تپلی.

عمرو جون مامان  !!!!یادت هست که در یکی از چند پست اخیر برات نوشته بودم در نظر داشتیم یه روزی در همین ماه برنامه ای با دوستان بریزیم واز دریاچه تازه تاسیس خلیج فارس در نزدیکی پارک چیتگر دیدن کنیم.خداروشکر این امر در جمعه گذشته یعنی 25خرداد92 میسر شد.واینبار هم با دوستان عزیز و خوبمون خانواده داداشی ارشیا رفتیم.

با تجربه ای که  از قبل داشتیم بهترین تصمیم رو برای ساعت خروجمون از منزل گرفتیم تا نه به خواب شما لطمه ای بخوره ونه از جهت گرمای هوا اذیت شوید.خودت خوب میدونی که راحتی وآسایش شما برای مامان وبابا از همه چی مهمتره شاهزاده خان.ماچ

نزدیک ساعت 5ونیم بعد از ظهر عمو احمد وخانواده اش اومدند سراغ ما تا باهم راهی شویم.

اما کمی برگردیم عقب واز احوالات اونروزصبح  شما تا قبل رفتنمون  بگم :

اونروز صبح ساعت 9 از خواب بیدار شده بودی وشب قبل هم ساعت 1خوابیده بودی .بخاطر همین سعی کردم بعداز ظهر حداقل 2ساعتی بخوابی تا اذیت نشی.

در صبح همونروز  بعد از آماده کردن ساک لوازم شخصی وضروری شما طبق روال همیشگی وهمینطور ناهار ظهر با بابا وشما رفتیم به یکی از حوزه های رای گیری تا در رای گیری انتخابات  ریاست جمهوری و شورای شهر شرکت کنیم.بعد از دادن رای به خونمون برگشتیم ومامان ناهار شما رو بهت داد تا بخوری وبعد یه حمام خیلی شاد ولذت بخش کردی .

بعد از حمام هم داشتم لباسات رو میپوشوندم که عمه سمیرای عزیز برای دیدنت اومد پیشمون وبرات ماشین اسباب بازی سوغات از سفر اخیرشون به شیراز  آورده بود .کلی از دیدن عمه جون واسباب بازی ها ذوق کردی  دقایق شادی رو با عمه سمیرا سپری کردی.دست عمه جون درد نکنه همیشه بهت محبت وتوجه خاصی داره از نوع عمه بودن اما خیلی خاص تر.

 وبعد ازرفتن عمه جون  هم حدود 2ساعتی خوابیدی .بیدار که شدی عمواحمد اینا رسیده بودند جلوی در خونمون.همگی سوار ماشین عمو شدیم و به سمت دریاچه راه افتادیم.

دریاچه مصنوعی ای (شهدای خلیج فارس) که احداث کردند خیلی زیباست .خود دریاچه وهمچنین محوطه زیبایی که در اطراف اون وجود داره مثل فضای سبز وآبنما ومکان بازی کودکان ومکان درشکه سواری وقایق سواری اونو به مرکز گردشی تفریحی منحصر بفردی در تهران در نوع خودش تبدیل کرده.

بعد از دیدن دریاچه رفتیم پارک چیتگر وشام خوردیم وبعد به کرج برگشتیم.یه بعداز ظهر شاد وبیاد موندنی ای رو تجربه کردیم مخصوصا شما پسر خوشگلم.

همیشه شاد باشی وهمیشه به گردش  وتفریح عمر مامان وبابا.

عکس های مربوط به اونروز رو ببین .امیدوارم لذت ببری گلم.

چه خواب نازی بودی قبل از رفتنمون به دریاچه

        

وحالا نوبت  عکسای مربوط  به دریاچه رسید:

قربونت برم که به خورشید اشاره میکنی

یه نمای نزدیک از دریاچه

مگه وایمیستادین کنار هم عکس بگیرم ازتون.آقا آرین کجاااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ای بابا اااااگل پسر خوشگلمو ببینید رفتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت!!!!!!!!!!!!!

قربووووووووووون ژست خوشگلت برم مامانیییییییییییییقلب

امان از این دندون در آوردن شما بچه ها.گریهمامان واست بمیرهههههههههههههه.چقدر غصه میخورم  که میبینم  اینقدر  اینروزا بخاطر دندون درآوردنت اذیت میشی.اینروزا پسر مهربون وخوشگلم کمی بد قلق وبد عذا شده...بخاطر همین دندوناااااااا.انشاالله بزودی وراحتی در بیان.آمین

از دیدن اسب ودرشکه خیلی تعجب کرده بودی .اولین بار بود اونو میدیدی.

در زمین بازی هم حسابی بازی کردی ولذت بردی

الهی فدات بشمممممممممممممممممممم عشقممممممممممممممم

           

عکس های زیر هم مربوط به شب در پارک چیتگر ه:

شما که چایی آتیشی نخوردی اما از تماشای آتیش وکتری قوری سیر نمیشدی حتی با وجود دودکه به چشمای قشنگت رفت.

الهی دورت بگردم .آتیش که با فوت شما خاموش نمیشه آتش نشان کوچک من.

از  شام اونشب  هم نخوردی عسلم مثه همیشه مقداری گاز میزنی وبا حالت چندش تف میکنی بیرون وگاهی اوق هم میزنی.(خوب هنوز دندون جویدن نداری که)مامان هم از خونه برات مرغ پخته بود وبا برنج میکس کرده بودم وبرات آورده بودم که کامل خوردی نووش جونت.خوشمزه

این عکس صبح فردای اونروز هست که قبراق بیدار شدی وداری شیرت رو میخوری..البته دیشبش همین که رسیدیم خونه حسابی خسته بودی وتمایل شدیدی به خوابیدن داشتی وحدود ساعت ١نیمه شب خوابیدی.فقط تونستم شلوارت رو عوض کنم .دیگه لباست نشد گفتم شاید بد خواب بشی.

                   پسرم رو به دستان توانای خداوند میسپارم

                                 تا پست بعدی بدرود نفسم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

شادی
27 خرداد 92 0:36
ماشالله به این پسر نازنین. خدا حفظش کنه. به ما هم سر بزنین خوشحال میشیم.

ممنون به ما سر زدین دوست عزیز.حتما با کمال میل.

فائزه مامان مهدیار
27 خرداد 92 14:15
ای جانم چه عکسایی آقا آرین حواست هست مامان بابا چقدر مهربونن و تمام لحظه های کودکی شما داره به تفریح میگذره انشالله همیشه خوش باشی گلم و قدر دان مامان و بابا بوس واسه آرین جون
عمه
27 خرداد 92 20:32
نازی عمه. امیدوارم همیشه خوش باشی گلم.
مامان پارسا
28 خرداد 92 13:42
آرين خان دست ماماني درد نكنه كه همچين عكسهاي قشنگي ازت ميگيره
مامان سونیا
28 خرداد 92 18:34
همیشه به تفریح و شادی باشید چه عکسای خوشگلی گذاشتی از شازده پسر ای جان دلم میخواسته با فوتش اتیش رو خاموش کنه خاله اتیش رو فوت کنی بیشتر میشه نه خاموش گل پسر قند عسل ممانی ببوس ارین جونو
مامان عبدالرحمن واویس
1 تیر 92 10:45
عزیزم همیشه به شادی وگردش خوش بگذره عزیزم
نازنین
1 تیر 92 16:56
چه گل پسر نازی دارین.خدا براتون نگهش داره. اینم ادرس وبلاگ نیکوی منه.خوشحال میشیم به ماهم سر بزنید. http://nikoo-mousavi.niniweblog.com
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بقچه عشق می باشد