این روزهای پسر 13ماهه من

آرین خان مامان اینروزها دیگه خیلی خیلی خوردنی شدی ...بعضی وقتها دیگه نمیتونم تحمل کنم محکم بغلت میکنم ویه عالمه بوس میریزم روی صورت قشنگت...اگه صدات در نیاد ممکنه بخورمت.....

خدای مهربونم مراقب گل خوشگل زندگیمون باش.

اینروزها هر لحظه برامون شیرینکاریهای مختلف میکنی....بعضی هاش رو که ننتونستم ازش عکس بگیرم اما چندتایی  از بعضی هاشون عکس دارم که الان میذارم واست:

آرین 13ماهه من عاشق کنترل تلویزیونه.گاهی با یه دست کانال عوض میکنه با یه قیافه حق بجانب که مامانی رو دیوونه خودش میکنه.

یا با دو دست تا بتونه کانال عوض کنه

وقتی هم موفق میشه حسابی افتخار میکنه..قربونش برم من.

البته بگم این عشق به عوض کردن کانال تلویزیون رو از 9ماهگی داشته تا حالا.

وقتی بابایی نون بخره بیاره خونه تا مامانی اونارو داخل نایلون بذاره ببینید

نوش جوووووووووونت عسل مامان.

هر روز باید به کمدش یه سر بزنه حتی چند بار در روز و هرچی دم دستش باشه

بیندازه پایین .البته باقی کمد ها وکشوهای خونه که جای خودش داره!

اگرم میلش بکشه وقتی کتاب هاش رو ریخت پایین از بینشون اون کتاب مورد علاقش  (بچه های تمییز...)رو برمیداره وکناری میشینه تا با مامانی بخونه.چون این کتاب رو مامانی شبها وقت خواب واسش میخونه.

گاهی هم دوست داره فلش کارت میوه هاش رو جلوش بچینم تا از بینشون اونی که نام میبرم رونشون بده.

اینجا سیب رونشون میده یا بقول خودش اپ(بافتحه روی الف)یعنی اپل.البته هنوز باهاش انگلیسی کار نکردم فقط همینو بلده چون بابایی بهش یاد داده.

واما گاهی هم دوست داره تمام عروسک های روی تختش رو پرت کنه پایین ومامانی هم بشینه پایین تختش و دوباره اونارو بده به آقا آرین تا بازم پرتشون کنه پایین تا وقتی که خسته بشه ودیگه ادامه نده.(گاهی خیلی طولانی آخه از این بازی خیلی لذت میبره)ههههه(همه  میگن فرزانه خیلی حوصله داریا......)

گاهی هم پسر طلا با کوبه هوشش بازی میکنه ودقایقی سرگرم میشه

کوبه هوش رو داداشی ارشیا برای تولدش گرفته که خیلی دوسش داره.دست داداشی درد نکنه.

وگاهی هم آقا آرین گل ما دوست داره با سشوار وبرس البته همیشه بانظارت مامان بازی کنه

موهاش رو برس بکشه اینطوری ویا

بخواد موهای مامانی رو برس بکشه.ای جوووووونم پسر گلمممممم

وقتی هم به سیم برقش برسه میگه....اووووووف........

بعضی وقتها هم که سر حال باشه با خونه سازیهاش بازی میکنیم

اگرم تلفنش رو بدیم بهش شروع میکنه ا.....اووووو گفتن (الف اول با فتحه)بعد هم ابااااامیگه یعنی بابا.

شیرینکم عااااااااااااااااااااااشقته ماااااااااااااااااااااااااااااااادر.