هفت ماهگی
دلبندم امروز 7 ماهه شدی
عسلم دیگه راحت میشینی اما هنوز از سینه خیز خبری نیست
جیغ های از سر ذوقت, نسبت به قبل محکم تر شده , فرنی رو خیلی دوست داری, اما سوپ رو اصلاً. اما آب هویج و آب سیب را خیلی دوست داری به طوری که تموم میشه گریه میکنی و بازم میخوای.
خدا نکنه تلفن خونه زنگ بخوره, باید حتماً قبل از قطع کردن گوشی رو به شما هم بدم تا کلی دکمه هایش را فشار دهی و از صدای آن میخندی و در نهایت گوشی را در دهانت میگذاری...
لثه های پایینت شدیداً میخاره, ولی از دندون خبری نیست.
با کمک , کنار میز میایستی و با دستات محکم روی میز میکوبی و از صدای آن لذت میبری.
شیشه شیرت را خودت دست میگیری میخوری حبه ی قندم.
موقع خوابیدن حتمابایدروی پا بخوابی وقبل ازخوابیدن آواز میخوانی.چندشب پیش مامان اتوسا صدای آوازت راشنیده بود...وقتی شروع به خوندن میکنی دیگه ول کن نیستی تا یه ساعتی وبعدخسته که میشی باغروگریه لالا میکنیودیگه اینکه ......
عزیزدل مامانی وخیلیییییی دوست دارم