زیارت حضرت شاه عبدالعظیم(ع)
سلام بروی ماه بقچه عشق مامان و بابا
عکس های زیارتمون از حضرت شاه عبدالعظیم(ع) رو که دوشنبه شب گذشته بصورت کاملا اتفاقی طلبیده شدیم و رفتیم در این پست میگذارم:
گلپسر بغل بابا کاظم مهربون جلوی درب ورودی حرم
آرین خان درحال نماز خوندن...اولین کاری که میکنی در بدو ورود به مکان های زیارتی...اکثرا پیدا کردن مهر و نماز خوندنه..دورت بگردم الهی...فقط همین و بس....
بعداز نماز شروع کردی به دویدن و بازی در فضای وسیع حرم...منم دنبالت تا گم نشی تو جمعیت...
در مسیرهای سرازیری ویژه در حرم بالا و پایین میرفتی...بهت میگفتم مامان جان سره زمین ...جوراب پات هست ..سر میخوری ..مواظب باش...ندو....اما گوشت بدهکار نبود...میگفتی :آخه مامان خیلی کیف داره...در همین حین یه دختر خانم 6یا 7ساله که داشت در مسیر از سرازیری میومد پایین...بهش گفتی: خطرناکههههه اینجا سر میخوری..برو از اونور بیا که پله داره...آفرین ...
(دقیقا عین جمله رو به دختر کوچولو گفتی)همچین قیافه نصیحتگرانه به خودت گرفته بودی که بیا و ببین...
اینجا هم رفتی روی صندلی بلند خادمین حرم تا از پشت صندلی مهر برداری...پسر شیطون و بازیگوشم مراقب باش ..
در کل زیارت برامون خیلی عالی بود ...کلی انرژی گرفتیم..مخصوصا مامان...برای همه دعا کردم مخصوصابرای سلامتی یکی از دوستای گلم که دختر نازنینش همسن پسرمه و در ماه آینده عمل قلب داره...امید عملش به بهترین نحو ممکن پیش بره..سلامتتر از قبل بشه..آمین..
از دوستای گلم که این پست رو میخونند خواهش میکنم برای سلامتی دوستم دعا کنند.ممنون مهربونا...
حالا نوبت شام شد...برای شام به یکی از رستوران های نزدیک حرم اومدیم..کباب شاه عبدالعظیم معروفه...محاله بیایم اینجا و کباب مخصوصش رو نخوریم..نووش جان خوشگل مامان...
برای خوردن چای و همینطور بازی کردن شما اومدیم به یکی از پار ک های نزدیک حرم...غیر از تاب و سر سره که حسابی سوار شدی و بازی کردی..سوار چرخ و فلک کوچولوی موجود در پارک شدی...خیلی از چرخ و فلک سواری لذت بردی....یادش بخیر بازی محبوب دوران کودکی خودم ...وقتی چرخ و فلکی میومد تو کوچمون با بچه ها صف میبستیم تا سوارش بشیم...اونم با کلی ذوق و شوق....
قربون صورتک قرص ماهت مادر...خودت به مسئول چرخ و فلک گفتی:آقا بسه دیگه ...میخوام برم تاب سوار شم .دوباره میام..آخه تنها کودک سواربر چرخ و فلک اون لحظه شما بودی ..بابا هم مبلغ بیشتر به مسئول چرخ وفلک پرداخت کردتا یه دل سیر گل پسر رو تاب بده...نه هنوز سوار نشده پیاده بشی....آقای مسئول چرخ و فلک هم حسابی تابت داد....تا خودت خسته شدی و گفتی :بسه دیگه میخوام پیاده شم...اینجا بار دومه سوار چرخ و فلک کوچیک میشی... برای اولین بارچند هفته پیش در برج میلاد سوار شدی....
همیشه به زیارت گل پسر قند عسل
و
زیارتت قبول شازده کوچولوی من