شاهزاده آرین میرزاییشاهزاده آرین میرزایی، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

بقچه عشق

نمایش شیرهای آبی برج میلاد

1393/6/1 23:48
829 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گل گلاب مادر

نوبت به ثبت یکی دیگه از خاطرات شیرین پسرم رسیده...یه خاطره خوب وخوش تفریحی...

یکی از روزهای  وسط هفته  ماه وسطی تابستون 93به اتفاق خانواده آقای عذرایی رفتیم برج میلاد برای دیدن نمایش شیرهای آبی...نمایش ساعت 8شب شروع میشدتا 10شب....

pooh divider

pooh divider

 

دیدن هنرنمایی شیرهای دریایی خیلی هیجان انگیز بود....شنا کردنشون..بازی با توپ...بای بای کردنشون...رقصیدنشون...ونقاشی کردنشون ...واقعا شاهکار بودند و آدم رو به فکر قدرت بیکران خدا مینداختند...که چه موجوداتی با چه توانایی هایی  خارق العاده ای آفریده است...

با دیدن حرکات هوشمندانه و هنرمندانه شیرهای آبی به این فکر کردم که ما که اشرف مخلوقاتشیم و با دادن قدرت فکر بهمون مارو از سایر موجودات متمایز ساخته...باید بدونیم که خیلی تواناتر از اون چیزی هستیم که فکر میکنیم...خیلی...فقط باید خودمون رو باور داشته باشیم ....

 

موزیک شاد و اجرای زنده بسیار شاد مجری خوب برنامه تمامی حضار رو به وجد آورده بود...شما و دوستان کوچولوت عماد و میعاد عزیز هم در دقایق ابتدایی برنامه هیجان داشتین و دست میزدین ...اما کم کم که از نشستن روی صندلی خسته شدین و دوست داشتین تو محوطه جلوی استخر محل برگزاری نمایش راه بروید و مسئولین اونجا هم تذکر میدادند کمی براتون ناخوشایند بود...من و خاله زهرا مامان دو قلوها سعی میکردیم شما رو به هر نحوی که شده روی صندلی نگه داریم..یا از رفتن به سمت استخر جلوگیری کنیم...شما هم شیطون هزار ماشاالله ...خوب حقم داشتین انصافا...براتون جذاب بود دیدن استخر بزرگ و شیرهای دریایی...دوست داشتین نزدیکشون بشین...اما خوب از طرفی هم خطرناک بود ونباید میرفتین سمتشون...

خلاصه به هر نحوی که میشد با خرید خوراکی و سر گرم کردنتون وبا نرمی و ملایمت شما رو کنترل کردیم...چشمک

بعد ازاتمام نمایش و خوردن  شام  در محوطه برج میلاد حسابی سه تایی بازی کردین ...سوار قطار بازی کودک هم شدین ...چون تو اون تایم شب تنها وسیله موجود همین قطار بود وبس....خندونک

 

داخل ساختمون برج میلاد هم تا طبقه چهارم رفتیم ...امابرای بازدید تمامی برج میلادنتونستیم بریم چون اون زمان  دیگه تایم  تعطیل شدن بود وقرار شد زمان دیگه ای برای دیدن برج میلاد وقت بگذاریم...دقیقا داستان سری قبل که عید فطر بود تکرار شد...اونموقع هم دیر وقت تصمیم گرفتیم برای بازدید از برج میلاد..و دیر هم رسیدیم ...(من و تو وبابایی )اما بخاطر عید فطر تایم بیشتری برای بازدید وجود داشت و دیگه کمبود وقت و تعطیلی  علت عدم بازدیدمون نبود بلکه قسمت بازدیدکنندگان در انتظار رو که دیدیم  یک صف طویل بود که انتهایش را نمیدیدیم و همچنین صف خرید بلیط رو... کلا نظرمون برگشت...احتمال داشت زیاد در صف موندن شما رو خسته کنه و دیگه از بازدیدت لذت نبری این بود که سری قبل هم به دیدن همون  4طبقه اونم بصورت گذرا اکتفا کردیم...(شرح کامل بازدید اول شما از برج میلاد رو در پست خودش نوشتم)

 انشاالله بزودی برای بازدید کامل برج میلاد خواهیم رفت...

اونشب هم شب بیادموندنی و خاطره انگیزی برامون شدومخصوصا به پسر گلم خیلی خوش گذشت اونم در کنار دوستان همسن وسال خودش عماد و میعادگل و دوستداشتنی...مگه میشه خوش نگذره؟؟...

بقیه عکس ها در ادامه مطلب

 

 

i65889965_2681

 

 

اینجا بزرگترین شیر دریایی از محل اجرا به همراه مربی خودش بسمت بازدید کننده ها اومد ..از نزدیک دیدن شیر دریایی خیلی دل میخواد...اصلا خوشگل و مهربون نیست قیافشون برخلاف عکس اونا تو کارتون های کودکخطا

عکس بالا و عکس زیر بازی و شادی شما و دوستات رو در محوطه برج نشون میده ...البته همانطور که مشخصه نمیتونستم عکس خوبی ازتون بگیرم...بسکی در حال دویدن بودین...واینمیستادین که هزار ماشاالله بهتون..

 مامان وشاه پسر گلش داخل ساختمون برج میلاد در حال تماشای برنامه های جشنواره تابستانه برج ...برنامه هاش شامل نمایش ورزش باستانی...اجرای موسیقی زنده ...بود...

 

دلت تا ابد شاد و لبانت خندان الهی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بقچه عشق می باشد