باغ وحش ارم
سلام به پسر قندو نباتم
پ
عکسها و توضیحاتشون رو در ادامه مطلب ببین و لذت ببر عزیز دل مادر
در این عکس آرین عزیزم ازمهد کودک حیوانات اهلی بازدید کردوبا مهربانی حیوانات اونجا رو نوازش میکرد
اینجا هم خرگوش کوچولو رو ناز میکردی
اینجا بابا برات توضیح میداد که حیوانات ترسیده اند و نباید اذیتشون کرد...تو هم میگفتی:نترسین...نترسین...من دوستتون دارم...
خرگوش کوچولو رو بلند کردی ومیگفتی چقدر نرمه...
آرین خان بغل دایی محمد جون در کنار دریاچه ارم
آرین :آقا خرسی صبر کن بیام بالا ببینمت
آرین:بابایی بغلم کن میمونها رو ببینم...
اینجا جایگاه فیل ها بود...در حین اینکه اونهارو تماشامیکردیم...یکی از فیل ها هم پی پی کرد و هم جیش...پسرم از دیدن این صحنه حسابی تعجب کرده بود و سریعا اعتراض کنان به من گفتی:مامانی ببین فیله بی ادبه...اینجا پی پی کرد...بعد رو به فیل گفتی:زشته برو توالت پی پی کن...برو....
اینجا هم آقا گرگه شخصیت معروف داستان مورد علاقه ات یعنی شنگول و منگول رو دیدی و خیلی از دیدنش خوشحال شدی...میگفتی :مامان اینجا قفس محکم داره...آقا گرگه نمیتونه بیاد بیرون شنگول و بخوره ....منم که خودم قبلا در این مورد برات توضیح داده بودم گفتم :آره مامان جون ...جای گرگ تو جنگلای دوره دوره یا توی باغ وحش توی قفس وهیچ گرگی نمیتونه بیاد بیرون و به کسی آسیب برسونه...
اینجا هم جمع سه نفره خانواده خوشبختمون